آروینآروین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
آریاناآریانا، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات آروین حیدری مدلینگ دو ساله

31 شهریور ماه 1393

1393/7/5 9:54
نویسنده : مامان آروین
4,220 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم نفسم پسر عزیزم وقتی به دنیا اومدی بهم گفتند یه مشکل کوچیک مادرزادی داری بنام هایپوسپادیاس که سوراخ مجرای ادارارت کمی پایینتر از محل طبیعی اشه برای همین باید ختنه بچه رو بذارید بعد 9 ماهگی و وقتی کمی بزرگتر شد بعد با عمل ختنه این عمل ترمیمی ظریف رو هم انجام میدن ما یه بار وقتی دو ماهت بود رفتیم دکتر بهمون گفتند که باید تو 9 ماه بیاریدش وقتی تو 9 ماهگی بردیمت پیش دکتر خالق نژاد و وقت عمل گرفتیم به شدت سرماخوردی طوری که دوماه مریض بودی و دکتر عملتو عقب انداخت و گفت باید بعد بهبودیش هم دو ماه یا بیشتر صبر کنید تا هیچ مشکلی موقع عمل نداشته باشه این عمل هم برای ما شده استرس و نگرانی چند وقت پیش از زیر پوست مجرای ادارات یه جوش سر باز کرد که از توش چیزی شبیه چرک می اومد رفتیم دکتر گفت بخاطر اینه که ختنه نشده و ترشحات زیر پوستش جمع شده باید سریعتر عملش کنید دو سه روز پیش با دکتر خالق نژاد تلفنی صحبت کردم میگفت تمام وقتاش پره خیلی اصرار کردم بالاخره رضایت داد همون روز ببرمت بیمارستان مهر که خصوصی بود ببیندت من همش یک ساعت وقت داشتم از بیمارستان برم خونه مدارکتو بردارم بیام تورو ازخونه ببرم مطبش اما هر طور بود با تاکسی قبل از ساعت سه تو بیمارستان بودم دکتر میگفت حداقل بعد از ماه بعد باید وقت عمل بهت بدم چون وقتام پره خیلی اصرار کردم بالاخره راضی شد دو سه روز بعد یعنی 31 شهریور وقت عمل بده

امروز 31 شهریور ماه 1393 است قراره ببریمت برای عمل ختنه و هایپوسپادیاس خیلی تحقیق کردیم که کجا ببریمت که اذیت نشی و دکترش خوب باشه بالاخره تصمیم گرفتیم بریم پیش دکتراحمد خالق نژاد طبری که تو کلینیک فوق تخصصی آذر عمل میکنه همه بهم میگن هزینه اش رو خیلی بالا گفته ختنه و عملش کمتر از این میشه خوب  اونجا دفترچه بیمه یا بیمه تکمیلی قبول نمیکنه هزینه اش 2و نیم میلیون میشه اما خوب میگن کارش حرف نداره یکی از بهترین دکترهای فوق تخصص ارولوژی تو ایرانه یه جورایی حس میکنم این طوری خیالم راحتتره برای همین مهم نیست که هزینه اش چقدر از جاهای دیگه بیشتره

ساعت 7 باید اونجا بودیم بهمون وقت عمل ساعت 7 و40 دقیقه داده بودند اما خوب دکتر تا 9 نیومد بعد به ما گفتند بریم بخش نوزادان طبقه اول اونجا یه کیف آبی رنگ به ما دادن که توش یه گان و یه کلاه و زیراندازو روبالشی یه بار مصرف بود گفتند که بچه ها رو به ترتیب وزن و سن عمل میکنند اول کوچکترها بنابراین اولی تو نبودی خیلی سروصدا میکردی تقریبا همه ی وسایل اتاقها و بخش رو تست کردی دستگاه اکسیژن کلیدهای برق آبسردکن چراغ کنار تخت و...هر چی که بود بعد پرستارا اومدند ویه دارو رو با سرنگ بهت دادند خیلی راحت خوردی گفتند که کم کم خوابالود میشی اما خوب تو ول کن نبودی همینطور توی اونجا آواز میخوندی و همه چیز رو تست میکردی بچه ی دیگه ایی که با تو دارو خورده بود روی تخت بی سروصدا خوابیده بود اما تو تا لحظه آخر که میخواستند ببرندت اتاق عمل در حال شیطنت بودی وقتی گان کوچولوی صورتی رو میخواستند تنت کنند گفتی که نه و حاضر نشدی اونو تنت کنند هر کاری کردند نذاشتی بالاخره با گان پیچیدنت و بردنت اتاق عمل من که شب قبلش تا صبح از استرس نخوابیده بودم با بسته شدن درب اتاق عمل طبقه دوم روی پله ها وا رفتم و با هر صدای گریه بچه ها اشکهام بی اختیار جاری میشد نمیتونستم باور کنم پسرم پاره تنم درد بکشه چند ساعت گذشت وقتی اولین بچه رو که حدود 5 سالش بود و تنگی مجرای ادرار داشت بیرون آوردند که داشت اشک میریخت من هم همینطور اشکریزان پشت درب ایستاده بودم که یکی از دکترهای بیهوشی به من گفت خانم گریه نکن برو پایین منتظر باش میارنش پایین گفتم این پسر من نیست پسرم هنوز داخله ازم پرسیداسمش چیه گفتم آروین حیدری گفت آروین حالش خوبه الان تو ریکاوریه تا 5 یا 10 دقیقه دیگه میاد بخش برو پایین رفتم پایین مامانم تو طبقه اول منتظر بود گفت چی شد گفتم چند دقیقه دیگه میارنش رفتیم تو اتاق و من روکش ملحفه یه بار مصرف رو از تو کاور در آوردم و روی تختت کشیدم خلاصه چند دقیقه بعد آوردندنت اما عین فرشته ها خواب بودپرستار بهم گفت تا یک ساعت دیگه بهوش میاد حدود ساعت 12 اگه بهوش نیومد من میام بیدارش میکنم بعد هم در حالیکه قربون صدقه دستای کوچولوتو و موهای قشنگتو مژه های بلندت میرفت لباساتو تنت کرد و رفت  تقریبا یک ساعت بعد به هوش اومدی گفتند باید چیزی بخوره بعد مرخص بشه از مایعات شروع کنید خلاصه ما هر طور بود کمی آب قند و شیر و آبمیوه بهت دادیم تا اجازه ترخیص رو دادند همه چی خوب بود تا اینکه ساعت 2 و خورده ای عصر با اولین جیشت به شدت گریه میکردی من به توصیه دکتر پوشاکتو باز کردم زیر آب ولرم شستمت بدون اینکه دست بهت بزنم بعد با پماد تتراسایکلین یک درصد کل محل عمل رو پوشوندم ویک گاز وازلینه استریل روش گذاشتم و پوشاکت کردم اون روز دو سه ساعت بعد هم یک بار گریه کردی یه مقدار هم شبش گریه کردی اما خوب بازی هم میکردی و حال عمومیت خوب بود فرداش بهتر شدی و کم کم تا روز جمعه خوب شدی البته هنوز کمی زمان برای بهبودی کامل نیاز داری اما خوب سختترین قسمتاشو پشت سر گذاشتی و دیگه درد زیادی نداری خوشحالم که عملت خوب پیش رفت و از دکتر خالق نژاد هم خیلی ممنونم که کارش رو به بهترین نحو انجام داد

پسندها (1)

نظرات (1)

نی نی عکس
23 مهر 93 12:54
ماشاالله چه بچه نازی از بچه ها و نی نی های خوشگل تان عکس بگیرید و برای ما ارسال کنید. ما ضمن نمایش عکس ها در سایت، به آن ها جایزه می دهیم http://www.niniaxs.ir/.