آروینآروین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
آریاناآریانا، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات آروین حیدری مدلینگ دو ساله

پسر یک ساله.... مهندس کوچولوی من !

1393/1/7 9:39
نویسنده : مامان آروین
441 بازدید
اشتراک گذاری

همسرم ماموریت رفته دیروز پسرم خیلی شیطنت میکرد تصمیم گرفتم آرومش کنم گفتم که بیا زنگ بزنیم با بابا صحبت کنیم قبل اینکه حرفهام تموم شه بدو بدو رفت رومیز تلفن رو برداشت و مشغول شد برای خودش از الکی شماره میگرفت وپشت گوشی رو میذاشت روی گوشش و صداهای عجیب و غریب در میاورد دیدم گوشی رو نمیده سیم تلفن رو از زیر گوشی کشیدم اونم که دید دیگه صدای بوق نمیاد سریع دست بکار شد اول سعی کرد سیم تلفن رو زیر تلفن جا بزنه اما هر چی تلاش کرد نتونست بعد دیدم با عجله از روی مبل اومد پایین و چهاردست وپا رفت سمت یکی از مبلها سیم تلفن رو با دستش کشید بعد سرشو روی زمین گذاشت و زیر مبل رو نگاه بعد چند دقیقه با صدای ذوق کردنش فهمیدم که چیزی رو که میخواسته پیدا کرده بله یک رابط سیم تلفن که به شکل مستطیل بود و دورش چسب برق داشت رو از زیر مبل کشید بیرون بعد شروع کرد به کندن چسب روش هر چند دقیقه ای یکبارهم میرفت گوشی رو بر میداشت چک میکرد ببینه بوق میزنه یا نه منم که دیدم مشغوله چون خیالم راحت بود سیم گوشی رو کشیدم داشتم با خیال راحت تلویزیون نگاه میکردم که یه دفعه یه چیزی شبیه پتک خورد تو کله ام برگشتم دیدم بالای سرم ایستاده ظاهرا خیلی عصبانی بود چون نتونسته بود تلفن روتعمیر کنه و همشو از چشم من میدید

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رضا
31 تیر 94 1:53
عالیه !!!
حمید
1 مرداد 94 6:32
مطالب وبلاگت قشنگه !