خرید آمبولانس
دیروز آروین رو با خودم برده بودم بیمارستان داشتیم از توی حیاط بیمارستان می رفتیم که آروین چشمش به آمبولانسی افتاد که کنار بیمارستان پارک کرده بود بعد برگشت و رو به دوستم گفت این ماشینلو بابام میخواست بخله اما سی تومن بود نخلید (عجب خالی بستی عزیز دلم)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی