بدون عنوان
دیروز داشتم با آروین از خونه مادرم اینا بر میگشتم بین راه با آروین داشتم صحبت میکردم که تو دیگه پسر بزرگی شدی چند ماه دیگه چهار سالت میشه کم کم باید یاد بگیری مستقل باشی روی پای خودت بایستی و به کسی وابسته نباشی تو باید مراقب خواهرت هم باشی چون تو بزرگتری و اون همه چیز رو از تو یاد میگیره همین که حرفم به اینجا رسید آروین که مثل همیشه دنبال بهانه میگرده تا خواهرش رو بزنه سریع گفت آنه (آره ) اگه آرینا(آریانا) کار بد بکنه من میزنمش بهش نگاه کردمو گفتم نه دیگه نشد شما نباید خواهر کوچیکتو بزنی این کار خیلی بدیه آدم کوچکتر از خودشو نمی زنه اما آروین بدون توجه به حرفم با خونسردی ادامه داد آخه اگه کار بد بکنه نزنمش کارش خوب نه میشه (نمیشه ) که
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی