برق هم تموم شد!!!!!!!
امروز نزدیکای ظهر باباش آروینو برد گذاشت خونه مادرم اینا حوالی عصر بود که با باباش رفتیم دنبالش مامانم میگفت آروین امروز خیلی اذیت کرده خیلی شیطون شده و حاضر جواب.... گفتم آخیه چطور دلت میاد در مورد بچه ام این حرفا رو بزنی اون خیلی هم پسر خوبیه طفلی پسرم به این مظلومی ... یه دقیقه هم نگذشته بود که آروین اومد تمام برقهای پذیرایی شون رو خاموش کردو گفت خوب دیگه بلقم (برق هم) تموم شد !!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی