کی به کی میگه پر رو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آروین عاشق آب بازیه.. واسه همین این چند روزی که تو شمال بودیم تا ولش میکردیم میرفت سراغ شیر آب و شیلنگ تو حیاط ویلا و اونوقت بود که هیچ کس جرات نمیکرد نزدیکش بشه چون هر کی نزدیکش میشد خیس آب میشد خلاصه من چند باری مجبور شدم برم بیارمش چون هوا سرد بود و باد می وزید می ترسیدم سرما بخوره اونم هر بار برای اینکه نتونم نزدیکش بشم و شیلنگو از دستش بگیرم شروع میکرد به آب پاشیدنو خیس کردن من و اطرافیانش یه بار که خیلی عصبانی شده بودم به برادرم گفتم بره آروین رو بیاره اونم بالاخره موفق شد به زور اونو از پای شیر بیاره و تحویل من بده تو راه آروین با عصبانیت به من میگفت که میتی (منظورش برادرم مهدی بود) بچه پولوء (بچه پرروء)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی